مجموعه شعرهای عاشقانه و احساسی
به گزارش سفر به روسیه، شعر حادثه ای است که در زبان روی می دهد و خواننده میان زبان شعر و کلام روزمره تمایز احساس می نماید. از این روی بسیاری از افراد برای بیان احساسات خود به شعر عاشقانه روی می آورند. بهترین نمونه های شعر عاشقانه کوتاه و معاصر را در خبرنگاران بخوانید.
خبرنگاران | سرویس فرهنگ و هنر - شعر گره خوردگی عاطفه و تخیل است که در زبان آهنگین شکل گرفته باشد. دکتر محمد رضا شفیعی کدکنی اینگونه شعر را تعریف می نماید.
شعر نیمایی نخستین نمونه شعر نو در ادبیات فارسی است. نیما می کوشید شعر معاصر فارسی را با احتیاج های ایران مدرن سازگار کند. تحولی که نیما در دو حوزه فرم و محتوای شعر کلاسیک فارسی بیان کرد تاثیری شگرف در حوزه ادبیات معاصر ایجاد کرد.
این شیوه سرودن شعر به سرعت جایگزین شعر کلاسیک فارسی گشت و سپس با ایجاد تفاوت هایی در فرم شعر نو، آن را به شیوه های نیمایی، سپید، حجم و ... دسته بندی کردند.
کوشش نیما برای تغییر دیدگاه سنتی شعر فارسی بود و این تغییر محتوا را ناگزیر از تغییر فرم و آزادی قالب می دانست. آزادی که نیما در فرم و محتوا ایجاد کرد، در کار شاعران بعد از وی، مانند احمد شاملو، مهدی اخوان ثالث، فروغ فرخزاد، سهراب سپهری و منوچهر آتشی به نقطه های اوج شعر معاصر ایران رسید. با این حال نیما شعر خود را از لحاظ نگرش به جهان و محتوای کار پیشروتر و تازه تر از کار شاعران بعدی مانند شاملو به شمار می آورد.
در ادامه بهترین نمونه های شعر عاشقانه کوتاه و معاصر را با هم مرور خواهیم کرد.
آشکارا نهان کنم تا چند؟
دوست می دارمت به بانگ بلند...
..........♥..........
بیرون ز تو نیست
آنچه می خواسته ام
فهرست تمام آرزو های منی...
شفیعی کدکنی
..........♥..........
فکر کن
به ماجرای مردی
که تمام ساعت های جهان را دزدیده
تا معشوقه اش پیر نگردد...
..........♥..........
عشق
اتفاقی است که می افتد!
گاهی پر شتاب
مثل گلوله ای ناغافل
گاهی آرام
مثل نشت گاز در شبی زمستانی!
در هر حال عشق
اتفاق کشنده ای است...
رضا کاظمی
..........♥..........
زنان عاشق
شال گردن می بافند
زنان عاشق تر
دست کش
دل گرم که شدی
حتما
زنی برایت شعر می بافد!
نسرین وثوقی
..........♥..........
با ترس و لرز، حرف دلم را زدم به تو
من دال و واو و سین و ت دارم تو را
بفهم!
سید مهدی وزیری
..........♥..........
تقویم ها
هیچ کاره اند...
کافیست تو
دستت را
در دستانم بگذاری
فصل ها
عوض می شوند
بهنام محبی فر
..........♥..........
عزیزم
دوستت دارم،
ولی با ترس و پنهانی
که پنهان کردن یک عشق
یعنی
اوج ویرانی...
..........♥..........
حق نداری
به کسی دل بدهی
الا من
پیش روی تو دو راه است
فقط من یا من!
..........♥..........
با تو
همه چیز خوب است
حتی از گودی زیر چشم هایم هم
دیگر خبری نیست!
تو
جای همه چیز را
برایم پر نموده ای...
محسن حسینخانی
..........♥..........
صبح است
صبح خیلی زود
و بیدار شدم
تا دوست داشتنت را
زودتر از روز های قبل
آغاز کنم
..........♥..........
دل را
نگاه گرم تو
دیوانه می نماید...
صائب تبریزی
..........♥..........
برای ستایش تو
همین کلمات روزانه کافیست
همین که کجا می روی؟ دلتنگم...
برای ستایش تو
همین گل و سنگ ریزه کافیست
تا از تو بتی بسازم...
..........♥..........
تو را دوست می دارم
و با تو دگرم به بیداری این گستره خاموش
و آدمیانش احتیاج نیست
چرا که تو
چهار فصل سرزمین منی...
..........♥..........
دوستت دارم با صدای بلند
دوستت دارم با صدای آهسته
دوستت دارم
و خواستن تو جنینی ست در من
که نه سقط می گردد
نه به جهان می آید...
..........♥..........
با من
رفت و آمد نکن
رفتن
فعل قشنگی نیست
با من
فقط راه بیا...
شهناز اسحاقی
..........♥..........
دلم
دیوانه بودن
با تو
می خواهد
اخوان ثالث
..........♥..........
گفتی صبح بخیر.
اما در صبحی که تو کنارم نباشی
مگر خیری هست...
بهزاد حیدری
..........♥..........
جهان از چشم های تو
آغاز می گردد
و جایی در امتداد آشفتگی موهایت
به باد می رود...
کامران رسول زاده
..........♥..........
شک ندارم
مادرم فهمیده من می خواهمت
سجده های آخرش
این روز ها طولانی است...
..........♥..........
فردا اگر
ز راه نمی آمد
من تا ابد
کنار تو می ماندم...
فروغ فرخزاد
..........♥..........
زهی
صبحی
که
او
آید
نشیند
بر
سر
بالین
تو چشم از خواب بگشایی ببینی شاه شاهانی
مولانا
..........♥..........
برایم بلوز بافتی
برایت...
روسری ات را باز کن
مرد ها فقط
گیسو بافتن بلدند...
احسان پرسا
..........♥..........
باز بوته های علف مست نموده اند
سرشان را به هم می کوبند
هروقت بوی تو نزدیک می گردد
ماجرای ما همین است...
شمس لنگرودی
..........♥..........
کارم
تمام است
مثل
نقشه لو رفته یک گنج!
دوستش دارم
و می داند!
رضا یار احمدی
..........♥..........
برخی شعر ها
باید کوتاه بمانند...
مثلا
چشم هایت...
آبا عابدین
..........♥..........
اگر زنی را نیافته ای که با رفتنش
نابود شوی
تمام زندگی ات را باخته ای!
این را
منی می گویم
که روزهایم را زنی برده است
جایی دور...
پیچیده دور گیسوانش
آویخته بر گردن
سنجاق نموده روی سینه
یا ریخته پای گلدان هایش
مابقی را هم گذاشته توی کمد
برای روز مبادا...
رضا ولی زاده
..........♥..........
مردانه قول دادم و
عاشقت شدم...
من مرد قول های بزرگم
ولی زنم...
شبنم فرضی زاده
..........♥..........
زن را باید زد؟!
بوسه بر پیشانی اش...
زن را باید کشت؟!
آن غم پنهانی اش...
..........♥..........
عزیزم
به برخی ها خیلی می آید!
مثلا وقت هایی که
مرا عزیزم صدا می کنی
چقدر تو
به من می آیی...
حمید جدیدی
..........♥..........
یکی ببین و یکی جوی و جز یکی مپرست
از آن جهت که دوبینی قصور بینائی ست...
..........♥..........
کاش می شد
کتاب شعری باشم
کنج قفسه کتابخانه ات
تا شاید روزی
کاملا اتفاقی
نگاهت به من بیفتد
غبار روز های نبودنت
از من تکانده گردد
و سطر به سطر وجودم
در نوازش دست هایت
آرام بگیرد
اما راستی
تو اصلا شعر می خوانی؟!
داریوش حسن پور
..........♥..........
خبر داری که شهری
روی لبخند تو شاعر شد؟
چرا این گونه
کافر گونه
بی رحمانه
می خندی؟
..........♥..........
به ندای قلبت گوش بسپار
قلبت، همه چیز را می داند
زیرا قلب تو
همان جائیست که گنجت نهفته است...
..........♥..........
تو را دوست تر می دارم از رویا های خویش
چرا که تو
به بار نشستن تمام رویا هایی
برآورد تمام آرزوها...
مرا از رفاقتی بی مرز
سرشار می کنی...
یغما گلرویی
..........♥..........
دیگر نه از خدا خواهم گفت
نه از عشق
تو
از هر گفته ای، گویا تری...
..........♥..........
من ندانم که کی ام
من فقط می دانم
که تویی
شاه بیت غزل زندگیم...
..........♥..........
گرچه آشوبم
ولی آرامش جان مرا
شانه های محکم ات
حتما کفایت می نماید
طاهره اباذری
..........♥..........
آدم باید جوری دوستت دارم بگوید
که گره ماندنش
با دندان هیچ رفتنی
باز نگردد...
مریم قهرمانلو
..........♥..........
خاک عالم به سرم باد اگر در نظرم
جز خیال تو به فکر دگری هم باشم
..........♥..........
به روشنایی اش
زیباترت می نماید
اندکی بعد
به هولناکی صدایش
درهمت می شکند، می رود
به رعد و برق می ماند عشق!
رضا کاظمی
..........♥..........
شبیه دختری که
زیباترین رژ را
برای معشوقش می زند
زیباترین شعرهایم را
نگه داشته ام، زیر گوش تو بخوانم...
..........♥..........
زمین از دلبران خالی ست
یا من چشم و دل سیرم؟
که می گردم، ولی زلف پریشانی نمی بینم...
..........♥..........
خدا وقتی نخواهد
عمر جهان سر نخواهد شد
گلوی خشک صحرایی
به باران تر نخواهد شد
و تا وقتی نخواهد
برگی از کاجی نمی افتد...
و باغی
از هجوم داس ها
پر پر نخواهد شد
خدا وقتی نخواهد
دانه ای کوچک تر از باران
گلی بالا رونده مثل نیلوفر
نخواهد شد...
و کرم کوچکی
پروانه ای زیبا نخواهد شد...
خدا وقتی بخواهد
غیر ممکن، می گردد ممکن
ولی وقتی نخواهد
واقعا دیگر نخواهد شد...
منبع: setare.com