جشن روز مردگان مکزیک: ریشه های باستانی و جشن رنگارنگ زندگی

به گزارش سفر به روسیه، در بسیاری از فرهنگ‌های جهان، مرگ مفهومی مترادف با سکوت، اندوه و پایان است. قبرستان‌ها مکان‌هایی آرام و محزون هستند و یادآوری درگذشتگان با مراسمی سنگین و رسمی همراه است. اما در مکزیک، یک بار در سال، این معادله کاملاً برعکس می‌شود. در روزهای اول و دوم نوامبر، مرز میان جهان زندگان و مردگان به نازکی یک گلبرگ گل همیشه بهار می‌شود و قبرستان‌ها به صحنه پرشورترین جشن‌های زندگی تبدیل می‌شوند. این جشن، «روز مردگان» یا Día de los Muertos نام دارد؛ رویدادی که در آن مرگ نه تنها ترسناک نیست، بلکه با آغوش باز، موسیقی، غذا و خنده مورد استقبال قرار می‌گیرد.

جشن روز مردگان مکزیک: ریشه های باستانی و جشن رنگارنگ زندگی

این جشن، یک سوگواری نیست، بلکه یک گردهمایی مجدد است؛ زمانی سرشار از انتظار گرم برای دیدار با ارواح عزیزانی که بازگشته‌اند. فلسفه اصلی این روز بر این باور استوار است که «انسان تا زمانی که نامش برای آخرین بار بر زبان آورده نشود، هرگز واقعاً نمی‌میرد». از این رو، روز مردگان فرصتی برای بزرگداشت زندگی، زنده نگه داشتن خاطرات و پذیرایی از ارواح درگذشتگان به عنوان مهمانانی گرانقدر است. خانواده‌ها محراب‌هایی رنگارنگ به نام «آفرندا» برپا می‌کنند و آن‌ها را با غذاها و نوشیدنی‌های مورد علاقه درگذشتگان، شمع‌های فروزان و گل‌های معطر می‌آرایند تا ارواح پس از سفری طولانی، از آن‌ها لذت ببرند.

برای دریافت مشاوره و خدمات تخصصی گردشگری و سفر به سراسر دنیا با مجری مستقیم تورهای مسافرتی و گردشگری همراه باشید.

اهمیت فرهنگی این رویداد چنان عمیق و منحصربه‌فرد است که یونسکو در سال 2003، «جشن بومی تقدیم شده به مردگان» را به عنوان یکی از شاهکارهای میراث فرهنگی ناملموس بشریت به رسمیت شناخت. این اقدام، تأییدی بر غنای فرهنگی جشنی بود که نه تنها یک سنت باستانی را زنده نگه داشته، بلکه فلسفه‌ای قدرتمند را نیز نمایندگی می‌کند. در جهانی که اغلب سعی در پنهان کردن یا انکار مرگ دارد، روز مردگان یک بیانیه فرهنگی جسورانه است. این جشن، مقاومت در برابر نگاه sanitized و مبتنی بر ترس به مرگ است و به جای آن، دیدگاهی را ترویج می‌کند که در آن مرگ بخشی جدایی‌ناپذیر و طبیعی از چرخه زندگی است؛ واقعیتی که باید آن را نه با ترس، بلکه با احترام، یادآوری و حتی شادی پذیرفت. این رویداد، یادآوری می‌کند که مرگ پایان ارتباط نیست، بلکه تنها تغییر شکل آن است و عشق و خاطره، قدرتمندترین پل‌ها برای اتصال دو جهان هستند.

از میکتکاسیواتل تا قدیسان: سفری در تاریخ سه هزار ساله

جشن روز مردگان که امروزه می‌شناسیم، محصول یک تاریخ پیچیده و چندلایه است؛ ترکیبی شگفت‌انگیز از آیین‌های باستانی بومیان آمریکا و سنت‌های کاتولیک اروپایی. برای درک عمق این جشن، باید به سفری سه هزار ساله در تاریخ مکزیک رفت، از معابد آزتک‌ها تا کلیساهای استعمارگران اسپانیایی.

ریشه‌های پیشاکلمبی

ریشه‌های این جشن به بیش از 3000 سال پیش و به تمدن‌های باستانی مزوآمریکا مانند اولمک‌ها، تولتک‌ها، مایاها و آزتک‌ها بازمی‌گردد. در میان این تمدن‌ها، آزتک‌ها نقشی محوری در شکل‌گیری بنیان‌های فلسفی و آیینی این روز داشتند. در جهان‌بینی آزتک، مرگ پایان مطلق زندگی نبود، بلکه مرحله‌ای دیگر از وجود و سفری دشوار به دنیای زیرین به نام «میکتلان» (

Mictlán) بود. آن‌ها معتقد بودند که روح فرد متوفی باید از نُه مرحله چالش‌برانگیز عبور کند، سفری که چندین سال به طول می‌انجامید تا به آرامش نهایی برسد. به همین دلیل، خانواده‌ها برای کمک به عزیزانشان در این سفر پرمخاطره، غذا، آب و ابزارهای لازم را به عنوان پیشکش فراهم می‌کردند؛ سنتی که الهام‌بخش آفرنداهای امروزی است.

آزتک‌ها در ماه نهم تقویم خود (تقریباً معادل ماه آگوست) جشنی یک‌ماهه را به الهه «میکتکاسیواتل» (Mictecacihuatl)، «بانوی مردگان» و فرمانروای میکتلان، تقدیم می‌کردند. او به همراه همسرش، «میکتلانتکوتلی» (

Mictlantecuhtli)، از استخوان‌های مردگان محافظت می‌کرد تا خدایان بتوانند دوباره به آن‌ها حیات ببخشند. در این دیدگاه، جمجمه‌ها (

calaveras) نماد ترس و وحشت نبودند، بلکه نشانه‌هایی از زندگی، ایثار و تولد دوباره به شمار می‌رفتند. آزتک‌ها حتی قفسه‌های بزرگی از جمجمه به نام «تزومپانتلی» (tzompantli) داشتند و باور داشتند که این جمجمه‌ها بذرهایی هستند که تداوم حیات بشریت را تضمین می‌کنند.

همجوشی فرهنگ‌ها: تلاقی آزتک و کاتولیک

با ورود فاتحان اسپانیایی در قرن شانزدهم، این جهان‌بینی باستانی با چالشی بزرگ روبرو شد. اسپانیایی‌ها که کاتولیک بودند، تلاش کردند تا باورهای بومی را ریشه‌کن کنند. آن‌ها معابد را ویران کردند، بت‌ها را سوزاندند و کتاب‌های آزتک‌ها را از بین بردند تا راه را برای مسیحیت هموار سازند. با این حال، ریشه‌های عمیق آیین‌های مربوط به مردگان در فرهنگ مردم بومی، قوی‌تر از آن بود که به سادگی از بین برود. مردم بومی در برابر این حذف فرهنگی مقاومت کردند و به جای تسلیم کامل، راهی هوشمندانه برای بقای سنت‌های خود یافتند: «همجوشی فرهنگی» یا سینکرتیسم.

اسپانیایی‌ها در سرکوب کامل آیین‌های قدرتمند بزرگداشت مردگان با دشواری مواجه شدند. در نهایت، به عنوان نوعی مصالحه، جشن‌های بومی از ماه آگوست به اوایل نوامبر منتقل شد تا با اعیاد کاتولیک «روز همه قدیسان» (اول نوامبر) و «روز همه ارواح» (دوم نوامبر) همزمان شود. این تغییر، یک استراتژی بقای فرهنگی بود. مردم بومی با پذیرش تقویم جدید، توانستند هسته اصلی باورها و آیین‌های خود را حفظ کنند. آن‌ها مفاهیم باستانی خود را بر روی چارچوب جدید کاتولیک منطبق کردند. به عنوان مثال، اول نوامبر به بزرگداشت ارواح کودکان درگذشته (

Día de los Inocentes یا Angelitos) اختصاص یافت که بازتابی از جشنواره‌های مجزای آزتک‌ها برای کودکان بود و دوم نوامبر برای بزرگداشت بزرگسالان تعیین شد. بنابراین، روز مردگان مدرن، داستان یک پیروزی استعماری نیست، بلکه نماد مقاومت و انعطاف‌پذیری فرهنگی است؛ جایی که یک تمدن باستانی توانست روح باورهای خود را در لباسی جدید زنده نگه دارد.

فلسفه مرگ و زندگی: یادآوری، نه سوگواری

در قلب جشن روز مردگان، فلسفه‌ای عمیق نهفته است که آن را از سایر سنت‌های مرتبط با مرگ، به ویژه هالووین، متمایز می‌کند. این جشن بر پایه یک درک منحصربه‌فرد از رابطه همزیستی میان مرگ و زندگی بنا شده است. در حالی که هالووین ریشه در ترس از ارواح خبیث و دنیای ماوراء دارد، روز مردگان یک دعوتنامه محبت‌آمیز برای ارواح عزیزانی است که به عنوان مهمانان افتخاری به خانه بازمی‌گردند. این رویداد، همان‌طور که شاعر شهیر مکزیکی، اکتاویو پاز، به زیبایی بیان کرده است، تجلی رابطه صمیمی مردم مکزیک با مرگ است: «مکزیکی با مرگ آشناست، با آن شوخی می‌کند، آن را نوازش می‌کند، با آن می‌خوابد و آن را جشن می‌گیرد؛ مرگ یکی از اسباب‌بازی‌های مورد علاقه و پایدارترین عشق اوست».

این صمیمیت با مرگ، جهان‌بینی‌ای را شکل داده که در آن مرگ نه یک پایان تراژیک، بلکه بخشی طبیعی و جدایی‌ناپذیر از چرخه حیات تلقی می‌شود، درست مانند دیدگاه آزتک‌ها که مرگ را همچون خوابی ضروری پیش از تولد دوباره می‌دانستند. بر اساس این باور، دنیای ارواح یک بهشت یا جهنم دوردست نیست، بلکه بعدی دیگر از همین جهان است که در کنار ما وجود دارد. ارواح درگذشتگان همچنان بخشی از جامعه و خانواده خود باقی می‌مانند و در این روزهای خاص، فرصت بازگشت و دیدار مجدد را پیدا می‌کنند.

این فلسفه تأثیر مستقیمی بر ساختار اجتماعی و نحوه تربیت کودکان دارد. در فرهنگی که مرگ را در لفافه ترس و سکوت پنهان نمی‌کند، کودکان از سنین پایین با نمادهای آن به صورت روزمره مواجه می‌شوند. برخلاف جوامعی که تلاش می‌کنند کودکان را از واقعیت مرگ دور نگه دارند، در مکزیک، کودکان فعالانه در ساخت آفرنداها، بازدید از قبرستان‌ها و جشن‌ها شرکت می‌کنند. این مواجهه مداوم و عادی‌سازی شده، به آن‌ها کمک می‌کند تا مفاهیم پیچیده مرگ مانند جهانی بودن، برگشت‌ناپذیری و توقف عملکردهای زیستی را با ترسی کمتر درک کنند. در واقع، روز مردگان کارکردی آموزشی و روانشناختی دارد. این جشن به نسل‌ها می‌آموزد که چرخه کامل زندگی را بپذیرند و به جای تمرکز بر فقدان، بر قدرت خاطره و تداوم پیوندهای خانوادگی تأکید کنند. این رویکرد، جامعه‌ای با تاب‌آوری عاطفی متفاوت در برابر سوگ و فقدان پرورش می‌دهد.

آفرندا، دروازه‌ای میان دو جهان: رمزگشایی از عناصر محراب

محور اصلی جشن روز مردگان، «آفرندا» (Ofrenda) یا محراب پیشکش است. این سازه چیزی فراتر از یک یادبود ساده است؛ آفرندا یک درگاه نمادین و کاربردی است که با دقت و عشق برای خوشامدگویی، راهنمایی و تغذیه ارواح بازگشته طراحی می‌شود. این محراب‌ها که در خانه‌ها و قبرستان‌ها برپا می‌شوند، به مثابه یک «سکوی فرود» چندحسی برای ارواح عمل می‌کنند و پلی موقت میان دو جهان می‌سازند که بر پایه خاطره، عطر، نور و طعم بنا شده است.

ساختار آفرندا می‌تواند سطوح مختلفی داشته باشد که هر یک معنای کیهان‌شناختی خاصی دارد. آفرندای دو طبقه نماد آسمان و زمین است؛ سه طبقه نشان‌دهنده آسمان، برزخ و زمین است؛ و هفت طبقه، نماد هفت مرحله‌ای است که روح باید برای رسیدن به آرامش ابدی طی کند. هر عنصری که بر روی آفرندا قرار می‌گیرد، با هدفی مشخص انتخاب شده و نمادی از چهار عنصر اصلی طبیعت (خاک، باد، آتش و آب) و دیگر مفاهیم کلیدی است.

این عناصر صرفاً نمادین نیستند، بلکه کارکردی واقعی برای ارواح مهمان دارند. آب برای رفع تشنگی است ، غذا برای گرسنگی ، عطر گل‌ها و کندر برای راهنمایی ، نور شمع‌ها برای روشن کردن مسیر و حتی حصیری برای استراحت پس از سفری طولانی در پای محراب قرار داده می‌شود. این باور که ارواح با «رایحه» غذاها تغذیه می‌شوند، نشان‌دهنده درکی عمیق از ارتباط میان جهان مادی و معنوی است. بنابراین، آفرندا یک سازه ایستا نیست، بلکه یک چیدمان زنده و پویاست که تجسم فیزیکی این باور است که پرده میان دو جهان برداشته شده است. این محراب، سفارتخانه‌ای موقت از دنیای ارواح است که توسط زندگان با عشق ساخته و نگهداری می‌شود.

راهنمای نمادهای آفرندا
عنصر
گل همیشه بهار (Cempasúchil)
شمع‌ها (Velas)
آب (Agua)
نمک (Sal)
کاغذهای رنگی برش‌خورده (Papel Picado)
نان مردگان (Pan de Muerto)
کوپال یا کندر (Copal/Incense)
جمجمه‌های شکری (Calaveras de Azúcar)
عکس‌ها و وسایل شخصی

از طنزی سیاسی تا نمادی ملی: داستان لا کاترینا

امروزه، چهره اصلی و نماد بی‌بدیل روز مردگان، یک اسکلت زیبا و آراسته به نام «لا کاترینا» (La Catrina) است. اما این شخصیت محبوب، مسیری شگفت‌انگیز را از یک کاریکاتور تند سیاسی تا تبدیل شدن به یک نماد هویت ملی طی کرده است؛ داستانی که بازتاب‌دهنده تحولات عمیق جامعه و فرهنگ مکزیک است.

ریشه لا کاترینا به حدود سال‌های 1910-1912 و به آثار هنرمند و چاپگر مکزیکی، خوزه گوادالوپه پوسادا، بازمی‌گردد. نام اصلی این تصویر، «لا کالاورا گاربانسرا» (

La Calavera Garbancera) بود. «گاربانسرا» اصطلاحی تحقیرآمیز برای زنان بومی فقیری بود که با پوشیدن کلاه‌های شیک اروپایی و سفید کردن پوست خود، تلاش می‌کردند تا خود را از طبقات بالای جامعه و با اصالت اروپایی نشان دهند و میراث بومی خود را انکار کنند. پیام پوسادا روشن و برنده بود: مرگ، بزرگترین عامل تساوی است. فارغ از ثروت، جایگاه اجتماعی یا تظاهر، در نهایت همه به یک اسکلت تبدیل می‌شوند. این اثر، نقدی بر جامعه طبقاتی دوران دیکتاتوری پورفیریو دیاس بود که در آن، نخبگان شیفته فرهنگ اروپایی بودند.

پس از مرگ پوسادا در گمنامی، آثار او برای مدتی به فراموشی سپرده شد تا اینکه در دوران پس از انقلاب مکزیک، توسط هنرمندانی چون ژان شارلو و به ویژه، نقاش بزرگ دیوارنگار، دیه‌گو ریورا، دوباره کشف و مورد ستایش قرار گرفت. نقطه عطف در سرنوشت این اسکلت، نقاشی دیواری مشهور ریورا در سال 1947 با عنوان «رؤیای یک بعد از ظهر یکشنبه در پارک آلامدا» بود. ریورا، کالاورا گاربانسرای پوسادا را از یک طرح ساده به یک شخصیت کامل تبدیل کرد. او به او بدنی کامل، لباسی مجلل و نام جدید «لا کاترینا» (اصطلاحی عامیانه برای فردی شیک‌پوش) بخشید.

مهم‌تر از همه، ریورا او را در مرکز نقاشی دیواری خود که تاریخ مکزیک را روایت می‌کرد، قرار داد، در حالی که دست کودکی خود را در دست داشت. او با افزودن نمادهای بومی مانند شال گردنی از مار پردار که به خدای آزتک، «کتزالکواتل»، اشاره داشت، این شخصیت را به گذشته عمیق و باستانی مکزیک پیوند زد. این اقدام هنرمندانه و هوشمندانه، لا کاترینا را از یک نقد اجتماعی به یک نماد ملی تبدیل کرد. او تجسم هویت جدید مکزیک پس از انقلاب بود: هویتی «مستیزو» (دورگه) که هم ریشه‌های بومی و هم تأثیرات اروپایی خود را با افتخار می‌پذیرفت. امروزه، لا کاترینا در همه جا حضور دارد؛ در لباس‌ها، نقاشی‌های صورت، مجسمه‌ها و هنر عامیانه، و به عنوان جانشین مدرن الهه مرگ آزتک، میکتکاسیواتل، شناخته می‌شود. او دیگر فقط نماد مرگ نیست، بلکه نماد خود مکزیک است: پیچیده، زیبا، ریشه‌دار در تاریخ کهن و بی‌باک در رویارویی با مرگ.

جشن در سراسر مکزیک: نگاهی به آیین‌های منطقه‌ای

روز مردگان یک جشن یکپارچه و متحدالشکل در سراسر مکزیک نیست، بلکه مجموعه‌ای غنی از سنت‌ها و آیین‌های منطقه‌ای است که هر کدام ویژگی‌های منحصربه‌فرد خود را دارند. این تنوع نشان می‌دهد که این جشن، یک سنت زنده و پویاست که روح آن در جوامع محلی و ریشه‌های بومی آن‌ها نهفته است. در حالی که مفهوم اصلی استقبال از ارواح در همه جا یکسان است، نحوه اجرای آن از منطقه‌ای به منطقه دیگر تفاوت‌های چشمگیری دارد. دو نمونه برجسته از این تنوع را می‌توان در جشن‌های ایالت اواخاکا و شبه‌جزیره یوکاتان مشاهده کرد.

اواخاکا: شب‌زنده‌داری در قبرستان‌ها و رژه‌های پرشور

جشن‌های روز مردگان در اواخاکا به دلیل اصالت و تمرکز قوی بر جامعه شهرت جهانی دارند. در اینجا، جشن یک رویداد عمیقاً اجتماعی است که خانواده‌ها و همسایگان را گرد هم می‌آورد. روزها پیش از شروع جشن، خانواده‌ها به قبرستان‌ها می‌روند تا مقبره عزیزانشان را تمیز و با گل‌های همیشه بهار تزئین کنند. نقطه اوج جشن، شب‌های 31 اکتبر تا 2 نوامبر است که خانواده‌ها در قبرستان‌ها برای شب‌زنده‌داری گردهم می‌آیند. آن‌ها در کنار مزارها شمع روشن می‌کنند، داستان می‌گویند، آواز می‌خوانند و غذا و نوشیدنی مزکال را با ارواح عزیزانشان تقسیم می‌کنند.

علاوه بر این، خیابان‌های شهر و روستاهای اطراف با رژه‌های پرجنب‌وجوش و کارناوال‌مانندی به نام «کومپارسا» (comparsas) یا در مناطقی مانند اتلا، «موئرتئادا» (muerteadas) زنده می‌شوند. این رژه‌ها شامل گروه‌های موسیقی، رقصنده‌ها با لباس‌های مبدل و عروسک‌های غول‌پیکر هستند که فضایی شاد و پرانرژی ایجاد می‌کنند. حتی نان مردگان در اواخاکا سبک خاص خود را دارد که به آن «پان دِ یِما» (

pan de yema) می‌گویند و اغلب با چهره‌های کوچک نقاشی‌شده برای بزرگداشت یک فرد خاص تزئین می‌شود. این تمرکز بر حضور جمعی در قبرستان‌ها و جشن‌های خیابانی، نشان‌دهنده یک شکل بسیار عمومی و اجتماعی از یادآوری است که ریشه در فرهنگ‌های بومی زاپوتک و میکستک دارد.

یوکاتان: هانال پیکسان، غذایی برای ارواح

در شبه‌جزیره یوکاتان، جایی که فرهنگ مایاها غالب است، این جشن با نام «هانال پیکسان» (Hanal Pixán) شناخته می‌شود که در زبان مایا به معنای «غذای ارواح» است. این نام‌گذاری خود نشان‌دهنده تمرکز ویژه این منطقه بر غذا به عنوان وسیله اصلی ارتباط با درگذشتگان است. جشن از 31 اکتبر تا 2 نوامبر برگزار می‌شود و هر روز به گروه خاصی از ارواح (کودکان، سپس بزرگسالان) اختصاص دارد.

آفرنداهای یوکاتان به طور سنتی سه طبقه دارند که نمایانگر کیهان‌شناسی مایایی از سه سطح وجود است: دنیای زیرین، دنیای زندگان و آسمان‌ها. اما شاخص‌ترین ویژگی هانال پیکسان، غذای اصلی آن یعنی «موکبی‌پویو» (

mucbipollo) یا «پیب» (píib) است. این غذا نوعی تاماله بزرگ است که با گوشت مرغ و خوک تهیه شده، در برگ‌های موز پیچیده و در یک گودال زیرزمینی به نام «پیب» پخته می‌شود. آماده‌سازی این غذا یک فعالیت اجتماعی و خانوادگی است که همه در آن مشارکت می‌کنند. در شهر مریدا، پایتخت یوکاتان، رویداد مشهوری به نام «پاسئو دِ لاس آنیماس» (

Paseo de las Ánimas) یا «پیاده‌روی ارواح» برگزار می‌شود که در آن هزاران نفر با لباس‌های سنتی و صورت‌های نقاشی‌شده به شکل جمجمه، از قبرستان اصلی شهر راهپیمایی می‌کنند. این تفاوت‌ها در غذا، ساختار محراب و آیین‌ها نشان می‌دهد که روز مردگان چگونه به عنوان بستری برای حفظ و بیان هویت‌های فرهنگی متمایز بومیان مکزیک عمل می‌کند.

روز مردگان در جهان امروز: از میراث یونسکو تا پرده سینما

در دهه‌های اخیر، روز مردگان از یک جشن فرهنگی عمدتاً مکزیکی به یک پدیده جهانی تبدیل شده است. این شهرت فزاینده، که هم فرصت‌های جدیدی برای معرفی فرهنگ مکزیک فراهم کرده و هم چالش‌هایی را به همراه داشته، مدیون دو عامل اصلی است: به رسمیت شناخته شدن توسط نهادهای بین‌المللی و بازنمایی قدرتمند در رسانه‌های جهانی.

ثبت این جشن به عنوان میراث فرهنگی ناملموس بشریت توسط یونسکو در سال 2003، نقطه عطفی در تاریخ آن بود. این اقدام، ارزش جهانی این سنت را به عنوان ترکیبی منحصربه‌فرد از باورهای باستانی و مدرن و نقشی که در تقویت پیوندهای خانوادگی و اجتماعی ایفا می‌کند، تأیید کرد. اما شاید هیچ عاملی به اندازه سینما در شناساندن این جشن به مخاطبان جهانی مؤثر نبوده است.

انیمیشن «کوکو» (Coco) محصول دیزنی-پیکسار در سال 2017، یک موفقیت جهانی بود که به عنوان «نامه‌ای عاشقانه به مکزیک» توصیف شد. این فیلم به دلیل بازنمایی دقیق، محترمانه و عمیقاً عاطفی از سنت‌های روز مردگان مورد تحسین قرار گرفت و به پلی فرهنگی میان مکزیک و سایر نقاط جهان تبدیل شد. «کوکو» نه تنها کنجکاوی فرهنگی عظیمی را برانگیخت، بلکه منجر به پدیده‌ای به نام «گردشگری ناشی از فیلم» شد و بسیاری از گردشگران را برای تجربه این جشن به مناطقی مانند اواخاکا و میچوآکان کشاند. این فیلم به پرفروش‌ترین فیلم تاریخ سینمای مکزیک تبدیل شد و تصویری مثبت و انسانی از فرهنگ این کشور ارائه داد.

پیش از آن، فیلم «اسپکتر» (Spectre) از مجموعه جیمز باند در سال 2015، با صحنه افتتاحیه‌ای خیره‌کننده از یک رژه عظیم و خیالی روز مردگان در مکزیکوسیتی، توجه جهانی را به خود جلب کرد. این رژه آنقدر تأثیرگذار بود که مقامات مکزیکوسیتی، برای پاسخ به انتظارات گردشگران، تصمیم گرفتند یک رژه واقعی مشابه آن را هر ساله برگزار کنند؛ نمونه‌ای بارز از اینکه چگونه تخیل سینمایی می‌تواند واقعیت را شکل دهد.

با این حال، این شهرت جهانی یک شمشیر دولبه است. در حالی که این توجه به معرفی فرهنگ مکزیک کمک کرده، نگرانی‌هایی را نیز در مورد تجاری‌سازی، ساده‌سازی و سطحی شدن یک آیین عمیقاً خانوادگی و شخصی به وجود آورده است. روز مردگان که در اصل یک مراسم خصوصی برای یادآوری عزیزان در خانه و قبرستان محلی بود، اکنون در حال تبدیل شدن به یک برند فرهنگی جهانی با رژه‌های بزرگ و محصولات تجاری است. این جشن در یک دوراهی پیچیده قرار دارد. چالش اصلی برای جوامع مکزیکی این است که چگونه این توجه جهانی را مدیریت کنند بدون آنکه روح و اصالت این جشن زیبا که بر پایه عشق، خاطره و پیوند ابدی با درگذشتگان استوار است، در هیاهوی تجاری‌سازی گم شود. حفظ تعادل میان بازنمایی جهانی و اصالت محلی، کلید آینده این میراث گرانبها خواهد بود.

انتشار: 29 شهریور 1404 بروزرسانی: 29 شهریور 1404 گردآورنده: russianet65.ir شناسه مطلب: 2381

به "جشن روز مردگان مکزیک: ریشه های باستانی و جشن رنگارنگ زندگی" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "جشن روز مردگان مکزیک: ریشه های باستانی و جشن رنگارنگ زندگی"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید